
سید نعمتالله جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) مشهور به محدث جزایری، از علمای شیعی قرن یازدهم و دوازدهم و سرسلسله خاندان سادات جزایری است که نسبش به امام کاظم(ع) میرسد. سید نعمت الله شاگرد عالمانی همچون علامه مجلسی، آقا جمال خوانساری، فیض کاشانی و شیخ حر عاملی بود. سید نعمتالله را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند. الانوار النعمانیه، قصص الانبیاء و کتاب کشکولی زَهر الربیع از آثار مشهور او است. او از علمای طرازِ اول مسلک اخباری محسوب میشود.
نسب، تولد، درگذشت
سید نعمت الله جزایری سرسلسله خاندان سادات جزایری است که سه قرن در منطقه خوزستان ، به ویژه شوشتر، خدمات علمی و دینی ارائه میکردند. نسب آنان به عبدالله بن موسی بن جعفر، فرزند امام کاظم (ع)، میرسد. به نوشته سید نعمتالله او در ۱۰۵۰ در روستای صَباغیه از جزایر بصره ، محلی میان دجله و فرات ، به دنیا آمد.
بزرگترین فرزندِ پسرِ او، سید نورالدین بود که نسبت بیشتر سادات جزایری به وی میرسد، از این رو آنان به سادات نوریه نیز مشهورند. برخی از فرزندان و نوادگان او در شوشتر ماندند و برخی در هند، نجف و جاهای دیگر ساکن شدند.
سید نعمتالله در ۱۱۱۱ق برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرم آباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ق ذکر کردهاند.
تحصیلات
سید نعمت الله در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت . سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به هُوَیزه رفت.
شیراز
سید نعمت الله به همراه برادرش سید نجم الدین، و عموزادهاش سید عزیزالله به شیراز سفر کرد که از مراکز علمی آن روزگار بود و در مدرسه منصوریه ساکن شد. سید نعمتالله نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا زندگی بر او تنگ آمد، به درخواست خانوادهاش، به زادگاهش بازگشت.
اصفهان
اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) به تحصیل حدیث و علوم دینی پرداخت. میرزا تقی دولتآبادی در نزدیکی حمام شیخ بهایی، مدرسهای ساخت و از سید نعمت الله خواست که در آنجا تدریس کند. سید نعمتالله هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی، تألیف و همکاری با مجلسی در نگارش و تدوین بحارالانوار و مرآه العقول مشغول شد.
عتبات عالیات
چشمان سید نعمت الله پس از مدتی ضعیف شد و برای شفا و زیارت، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد و در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد.
جزایر
سپس به زادگاهش، بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمت الله در همین زمان نوشتن مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام ، را آغاز کرد.
هویزه
در پی حوادث سیاسی سال ۱۰۷۹ق،مردم جزایر مجبور به نقل مکان به هویزه و دیگر شهرهای مجاور شدند، سید نعمتالله نیز در میان آنان بود. سید علی بن مولی خلف موسوی فلاحی (درگذشته ۱۰۸۸ق)، از سادات مشعشعیان، از او استقبال کرد.
سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته است. افندی اصفهانی مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتابهای سید نعمت الله از آثار سید علی گرفته شده است. سید علی احترام زیادی برای سیدنعمتالله قائل بود و تا زمان مرگش با او در ارتباط بود.
اصفهان
جزایری، پس از چند ماه اقامت در هویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست مردم این منطقه در آنجا اقامت کرد. حاکم وقت شوشتر، فتحعلی خان، که از طرف دولت صفوی (حکومت: حدود ۹۰۶ـ۱۱۳۵) به حکومت این منطقه گمارده شده بود، در بزرگداشت سید نعمت الله تلاش زیادی نمود و در کنار مسجد جامع برای وی خانهای درنظر گرفت و مسئولیت تمام امور شرعی شوشتر، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجد جامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر، را به او واگذار کرد.
اساتید
نعمت الله در جزایر بصره، هویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.
جزایر
در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت :
یوسف بن محمد بناء جزایری (متوفی پیش از ۱۰۷۰)، عالم و قاضی.
محمد بن سلمان / سلیمان جزایری (متوفی بعد از ۱۰۷۰)، فقیه و ادیب.
حسین بن سبتی حویزی ، مدرّس و ادیب.
شیراز
استادان و مشایخ سید نعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودندکه از آن جملهاند:
میرزا ابراهیم فرزند صدرالمتألهین شیرازی (متوفی ۱۰۷۰).
جعفر بن کمال الدین بحرانی (متوفی ۱۰۹۱).
صالح بن عبدالکریم کرزکانی بحرانی (متوفی ۱۰۹۸).
عبدعلی بن جمعه حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷). سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار میآیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی ، به آنان اشاره کرده است.
اصفهان
سید نعمتالله در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت:
علامه مجلسی که از مشایخ مهم او بود. او سه اجازه به سید نعمتالله داد که مبسوطترین آنها در پایان نسخهای از نهج البلاغه ، به خط خود مجلسی نوشته شده است.
محمدباقر بن محمدمؤمن خراسانی معروف به محقق سبزواری ؛ متوفی ۱۰۹۰).
آقاجمال فرزند آقاحسین خوانساری (محقق خوانساری ؛ متوفی ۱۰۹۹).
فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)سید نعمتالله جزایری از ملازمان و شاگردان خاص او بود.
شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴) جزایری بخشی از احادیث را نزد وی خوانده و او را به انصاف ستوده است. حرّ عاملی اذعان میکرده که اشکالاتِ گونهای از قیاس ، از جمله قیاسِ منصوص العله و اولویت ، را از سید نعمتالله آموخته است.
شاگردان
شاگردان سید نعمتالله جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری، نوه او، در تذکره شوشترو محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث،به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کردهاند، از جمله آنانند:
ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).
ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .
عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبده الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.
علی بن حسین جامعی عاملی، از عالمان و مفسران مشهور.
عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).
مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).
فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).
محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).
یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمتالله به تحصیل علم پرداخت .
محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمتالله بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،در علوم شرعی، به ویژه تجوید و تفسیر مهارت داشت و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست. او یادداشتهای تفسیری سید نعمتالله را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است.
روش علمی؛ اخباری میانهرو
محققان اتفاقنظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانهرو بوده است. منبع آنان در این داوری، سخنان جزایری در کتابها و رسالههای متعدد او بوده که در آنها به اخذ طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش علامه مجلسی ذکر کرده است.منظور جزایری از طریقه وُسطی، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام توضیح داده، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلالهای عقلی تکیه زدهاند و نه مانند اخباریهایی چون محمد امین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمردهاند. جزایری پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیه و تصدیق سخنان وی، بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.
یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانهرو بدانند، نظر او درباره برخی از موارد شبهه تحریمیه ، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی(آیه یا حدیث) وارد نشده است.اخباریها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.
نشانههای اخباریگری
در باب منابع تشریع، همچون سایر اخباریها، فقط کتاب و سنت را معتبر شمرده و اجماع، استصحاب، عقل و تمام گونههای قیاس ، از جمله قیاس منصوص العله و اولویت ، را باطل دانسته است.
در صورت تعارض نقل با ادله عقلی، نقل را مقدّم دانسته است. وی برای اثبات این مطلب، به اخبار صحیحه (دلیل نقلی) استناد کرده است.
وی بر خلاف علامه مجلسیکه تقلید از میت را جایز نمیدانسته، همانند اخباریها قائل به جواز تقلید از میت بوده است.
در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را میتوان استخراج کرد که دستکم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی در زُمره اخباریها قرار میگیرد، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعهای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عمل اندو از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح ، حسن ، موثق و ضعیف )، که مستلزم مناقشه درباره بسیاری از احادیث است بر وثاقت بسیاری از کتابهای حدیثی، چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی ، صحه گذاشته است.
تألیفات و آثار علمی
نوشتار اصلی: آثار سید نعمتالله جزایری
کتاب ها، رسالهها و حواشی به جامانده از سید نعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهانداو بر بسیاری از کتابها و متون حدیثی شرح و حاشیه نگاشته است. با مراجعه به تعدادی از این آثار میتوان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است. شرحها و حاشیهنویسیها در آغاز به صورت یادداشتهایی بوده که سید نعمتالله بر کتابهای مختلف نگاشته سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.جزایری همچنین بر کتابهایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموس اللغه فیروزآبادی و کتابهای چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.
تفسیر رویدادها با گفتمان دینی
سید نعمتالله کتابی با عنوان مُسکن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در ۱۱۰۲ق در شام ، آسیای صغیر و عراق و بخشهای جنوب شرقی ایران رخ داد که عده بسیاری بر اثر آن درگذشتند. او در این کتاب علل وقوع و راههای پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ادیبانه خود بررسی کرده است.
آرای جزایری در باب طاعون نمونه آشکار تفسیر دینی رویدادهاست. این گفتمان دینی امکانات تازهای را در ادبیات مرگ ابداع کرده است.
همنشینی با حاکمان
سید نعمتالله با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت. او را، به سبب همنشینی زیاد با سلاطین، نکوهش کردهاند.
















